پروژه کارآفرینی تولید انواع کارتن بسته بندی
دسته بندي :
کارآفرینی »
تولیدی
پروژه کارآفريني توليد انواع کارتن بسته بندي در 35 صفحه ورد قابل ويرايش
خلاصه طرح:
موضوع طرح:توليد مقوا و بسته بندي
نوع توليدات:مقوا و کارتن و جعبه مقوايي پلي اتيلن و جعبه مقوايي دوبلکس
تعداد شاغلين:11
مشخصات سرمايه گذاري طرح(ارقام به ميليون ريال)
سرمايه گذاري کل طرح:2453
سرمايه گذاري ثابت:2200
سرمايه در گردش:103
درآمد ساليانه:2100
سود ويژه:538
دوره بازگشت سرمايه:4 سال
نرخ بازدهي سرمايه:25%
فرايند طرح:
مرحله1-مواد اوليه(کاغذ و کارتن خريداري شده) به ايجاد سفارش داده شده مشتريان توسط دستگاه برش قطع و برش داده شده ميشود.
مرحله2-در مرحله دوم بر روي درب برخي مقوا به وسيله دستگاه چاپ مشخصات سفارش شده مشتريان و همچنين مشخصات شرکت به چاپ ميرسد.
مرحله3-در اين مرحله درب کارتن و زيره آن به صورت بسته هاي يکصد عددي و معمولا با اوزان 20 تا 25 کيلوگرمي توسط دستگاه بسته بندي آمهده و به وسيله دستگاه توزيع کنترل شده و آمهده عرضه به مشتريان مي گردد.ضمنا در صورت درخواست مشتريان با استفاده از دستگاه منگنه کوب ورقه هاي مقوا به صورت جعبه هاي کارتني نيز آماده ميگردد.
شرح فرآيند و اطلاعات فني مورد نياز :
بستهبندى
بستهبندىهاى مختلف، داراى خصوصيات متفاوتى هستند. به همين دليل بستهبندى را شاخهاى از علم اقتصاد و هنر مىدانند.
هماهنگى طرح بستهبندى با محتويات، نحوه نگهداري، نحوه? حملونقل امرى ضرورى است. بسته نه تنها بايد فرآورده را محفوظ نگه دارد، بلکه مصرفکننده را نيز بايد جلب کند و اطلاعات لازم را به او بدهد. و بايد بتوان فرآورده را از داخل آن به راحتى خارج کرد و موقعى که خالى شد بتوان پوشش هر بسته را از بين برد. علاوه بر اين زيبايى بسته باعث زيبايى محيط مىشود. امروزه بستهبندى بيشتر با کاغذ صورت مىگيرد.
بستهبندىها در انواع تجارى و صنعتى و دستى شامل جعبههاى مقوايى تاشده، جعبههاى سينىشکل، جعبههاى لولهاىشکل، لفافپيچ، جعبههاى کاغذى انعطافناپذير و بستهبندىهاى انعطافپذير است.
جعبههاى تاشده براى هر نوع فرآيند چاپى مناسبند. و براى دارو، غذا، هديه، لوازم آرايشي، اسباببازى و لوازم خانه مناسب هستند.
جعبههاى سينىشکل که از اشکال اصلى جعبههاى تاشو هستند، در مواردى چون پاکت سيگار، سينى هادى نانوايي، جعبه بستني، پيتزا و جعبه? لباس بکار مىروند.
جعبههاى لولهاى شکل که بشکل تيوپ هستند، براى بستهبندى بطرىها و لوازم بهداشتى و آرايشى بکار مىروند و اغلب در يکى از ديوارهها پنجره يا در دارند تا محصول ديده شود.
لفافپيچ نوعى بستهبندى براى اسباببازىها، لوازم خانگى و محصولات منحنى است، که مستلزم پيچيدن لايهاى از پلاستيک به دور شيء موردنظر و حرارت دادن آن است.
جعبههاى کاغذى انعطافناپذير، ظروفى سخت و دائمى هستند. اين جعبهها امروزه در طرحها و پرداختهاى جديد و جالبى موجود مىباشد و عمدتاً براى محصولات تجملي، لوازم آرايش، جواهرات و دوربين بکار مىرود. مواد اوليه اين جعبهها، مقوا و مواد پوشاننده است. از کاغذها و پارچههاى متنوع نيز براى پوشاندن جعبهها مىتوان استفاده کرد.
بستهبندىهاى انعطافپذير از قبل از تاريخ مورد استفاده بوده است. اشکال و فرمهاى بعدى آن شامل بستهبندى کاغذى است که بعدها در توليد انبوه توسط جرج وست کارخانهدار نيويورکى ابداع شد.
شناخت سلفون و گسترش لايههاى پلاستيکى و زرورقهاى مخصوص و همچنين شيوههاى پوششدار کردن باعث توسعه انواع گوناگون، مصارف تازهاى براى بستهبندى انعطافپذير گرديد.
امروزه بزرگترين مصرفکننده بستهبندىهاى انعطافپذير، صنايع غذايى است. برخى از اين بستهها که براى منجمد کردن، پختن، مخلوط کردن، محافظت کردن و ذخيره کردن مواد غذايى طراحى شدهاند، تأثير زيادى در صنايع غذايى بويژه در زمينه غذاهاى آماده دارند.
بسته بندي در ايران :
اعتبارات
بخش بستهبندي در كشور ايران از جمله بخشهايي از صنعت و خدمات است كه هيچ اداره و بخش خاصي در دولت به طور مستقيم به امور آن نميپردازد. از اين جهت همواره نوعي جفا در حق اين بخش روا ميشود. در دعواي بودجه و يا هنگام تبيين استراتژيهاي خاص توسعه كشور چيز مشخصي براي بخش بستهبندي كنار گذاشتهنميشود. اگر بودجه يا كمكي نيز براي توسعه بخش بستهبندي اختصاص يابد كسي نميداند اين بودجه را چگونه بايد توزيع يا خرج كرد. زيرا بخش بستهبندي در كشور ما پراكنده و متنوع است.
تشكلهاي صنفي
فقدان تشكلهاي صنفي مربوط به بستهبندي باعث غير قابل دفاع شدن درخواستهاي بخش بستهبندي است. در واقع به دليل نبود يك صداي رسا مانند يك انجمن يا اتحاديه صداي بخش بستهبندي آن طور كه بايد به گوش مسئولان نميرسد.در روزگاري كه گوش مسئولان براي شنيدن صداي غريبهها سنگين است و فقط نجواهاي آشنا را ميشنود براي رساندن صدايي كه پيش از اين شنيده نشده بايد با صداي بلند صحبت كرد و اين صداي بلند صداي يك تشكل صنفي آگاه و منسجم است.
با توجه به پراكندگي موضوعي بخش بستهبندي امكان ظهور يك تشكل كلي براي بستهبندي كه هر يك از اعضاي آن نمايندهيك واحد صنعتي يا خدماتي باشند و در ضمن با يكديگر نيز منافع مشترك داشتهباشند به صفر نزديك است. زيرا منافع صنفي بعضي از صنايع زيرمجموعه بخش بستهبندي اصلا در تضاد با يكديگر است و يا حرف مشتركي با يكديگر ندارند. براي مثال دغدغهها و ايدهآلهاي صنف كارتن نه تنها هيچ شباهتي به تمايلات بخش پلاستيك ندارد بلكه در بعضي مسائل نيز در تضاد و رقابت با يكديگر هستند. بهترين كار ايجاد تشكلهاي صنفي در صنوف و صنايع جزء است. مانند صنعت كارتن، صنعت توليد لفاف بستهبندي، صنايع چاپ لفاف بستهبندي، ماشينسازان بستهبندي، جعبهسازان، سازندگان ظروف پلاستيكي، فلزي يا شيشهاي و...
با تشكيل چنين تشكلهايي زمينه براي ايجاد يك كنفدراسيون يا تشكلي كه اعضاي آن نمايندگان تشكلهاي صنفي مربوط به بستهبندي باشند عمليتر خواهد بود. آن گاه چنين تشكلي به مسائلي كلي چون جذب اعتبارات كشوري، تقسيم منابع و امكانات، توسعه ارزشهاي افزوده و مسائلي شبيه آن خواهد پرداخت.
مديريت
در حال حاضر و با ساختارهاي دولتي و صنفي كنوني امكان مديريت بخش بستهبندي در كشور ايران وجود ندارد. بستهبندي در ايران هنوز در حد موج است و با آن كه ضرورت آن كم و بيش در ميان مديران و عامه مردم جا افتاده اما استراتژي مشخص و هدفمند براي آن تبيين نشده است. دولت به تنهايي و با ابزار و عوامل كنوني خود هرگز قادر نخواهد بود اين موج را تحت كنترل درآورد. در حال حاضر بار اين مسئوليت ناخواستهبر دوش مطبوعات تخصصي، چند موسسه و سازمان محدود دولتي و غير دولتي و بعضي مديران متخصص در چند واحد صنعتي مربوط به بستهبندي قرار دارد. مطبوعات تخصصي پتانسيل خوبي براي منظم كردن و تثبيت موج كنوني دارند كه اگر دولت از آن استفاده كند ميتواند از بستهبندي كه در حال حاضر تنها به صورت يك موج است به عنوان عاملي درآمدزا و ارزآور بهرهبرداري كند. نبايد از نظر دور داشت كه بستهبندي به تدريج سهم بيشتري را در سبد هزينه خانوارهاي ايراني به خود اختصاص خواهد داد. البتهاين سهم به طور ناخواسته به وجود خواهد آمد. بنا بر اين بخش بستهبندي نيازمند توسعهاي است كه به كاهش هزينههاي بستهبندي منجر شود. اين مهم به دست نخواهد آمد مگر در ديدگاه برنامهريزان توسعه بخش بستهبندي حداقل در وسعت منطقهاي مد نظر قرار گيرد تا هزينه توليد كاهش يافته و كيفيت آن نيز مورد قبول مصرفكننده قرار گيرد.
موج مخرب در بازرگاني مواد و ماشينآلات
عطش دسترسي به فنآوري پيشرفته نزد توليدكنندگان داخلي عرصهاي را براي برخي اشخاص منفعتطلب نيز فراهم كرده تا به لطف برخي جاذبههاي كاذب نظير دفتر و تشكيلات و ظاهر آراسته و نفوذ كلام يا بعضي سوابق كماهميت و يا بعضي روابط، دست خود را در تجارت وارد كرده و صنعت بستهبندي و چاپ كشور را به كلاسي براي تجربه كردن خود تبديل كنند. بعضي از شركتهايي كه در ايران ادعاي نمايندگي توليدكنندگان اروپايي يا آسيايي را دارند نهتنها هيچ نوع نمايندگي رسمي در اين رابطه ندارند بلكه حتي بخوبي شركت مذكور را نميشناسند. ايشان مانند بعضي آژانسهاي معاملات مسكن حتي موردي را كه پيشنهاد ميدهند نديدهاند و همپاي خريدار با آن آشنا ميشوند اما با انواع روشها اين موضوع را از خريدار پنهان نگه ميدارند. در همين راستا به تدريج ورود نامهاي تجاري ناشناخته به صنايع كشور در حال افزايش است و از برخي نامهاي تجاري تنها يك محصول (دستگاه) در كشور يافت ميشود.
جو فعلي در صنايع كشور كه بسياري حتي صنعتگران را به سوي بازرگاني محصولات خارجي كشانده باعث شده نكات مثبت بازرگاني خارجي يعني ورود فنآوري مورد نياز كشور و در ادامه آن رشد كيفي توليدات ايراني جاي خود را به فعاليتي صرفا سودجويانه زير نام بازرگاني دهد. پيروان اين روند خود را در تجارت اقلامي كه نياز به دانش بالا و ارائه توضيحات فني داشته باشد درگير نميكنند. به همين دليل متاسفانه بازرگاني صنعتي بخش بستهبندي و چاپ كشور از نظر تجارت مواد و تجهيزات و فنآوريهاي مربوط به نمونهگيري، كاليبراسيون، لوازم آزمايشگاهي و امثال اينها فقير است. در بازرگاني مربوط به بستهبندي و چاپ در ايران بسياري به دنبال سوژههاي آسانتر هستند و كسي روي موارد فوق كه موجب توسعه در عمق ميشوند كار نميكند. به همين دليل توسعه بيشتر در سطح انجام ميشود كه ايجاد تكثر كرده و رقابتهاي مخرب به وجود ميآورد. يك عامل پديد آورنده اين معضل را ميتوان در موج موجود در بازرگاني مواد و ماشينآلات دانست
صنعت بستهبندي و هنر بستهبندي!
براي ايجاد يک تصوير صحيح و جذاب، توليدکنندگان کالا بايد اطلاعات تکميلي تصويري يا نوشتاري را ضميمه محصول کرده و به بازار عرضه کنند. در راستاي دستيابي به اين هدف هنر گرافيک با استفاده از دانش عوامل بصري و شناخت خواستهها و نيازهاي مشتري، اين اطلاعات را به تصويري زيبا، کارآمد و مفيد تبديل ميکند. در بازاري با رقابتهاي فشرده و حضور محصولات مشابه پرداخت حرفهايتر و دقيقتر به بستهبندي و گرافيک بيش از پيش احساس ميشود.