مقاله بررسی روشها و فنون تدريس
دسته بندي :
علوم انسانی »
مدیریت
مقاله بررسي روشها و فنون تدريس در 31 صفحه ورد قابل ويرايش
فهرست مطالب
عنوان صفحه
1- تعريف تدريس................................................................................................. 1
2- ابعاد تدريس.................................................................................................... 3
3- طبقه بندي هدفهاي آموزشي از نظر بلوم........................................................ 4
4- تعريف يادگيري............................................................................................... 4
5- طبقه بندي نظريههاي يادگيري........................................................................ 6
6- روشهاي نوين تدريس..................................................................................... 12
7- آموزش از راه دور......................................................................................... 16
8- مدارس هوشمند.............................................................................................. 19
9- نقد و مقايسه جزوه و كتاب............................................................................. 23
1- تعريف تدريس:
1- تدريس:
? فعاليتي است در جهت راهنمايي، هدايت و مساعدت در امر يادگيري.
? بيان صريح معلم درباره آنچه كه بايد ياد گرفته شود.
? هم ورزي متقابل بين معلم و متعلم.
? فعاليتي است كه شرايط مساعد و مناسب يادگيري را فراهم مي سازد.
? فعاليتي است براي رشد فراگيران.
پس: تدريس فعاليتي است منظم، داراي هدف از قبل طراحي شده كه به صورت تعاملي و رابطه دوجانبه بين معلم و فراگيران جريان ميگيرد. تا شرايط لازم و مساعد را جهت بازسازي تجارب فردي و تغييرات كيفي در فراگيران ايجاد نمايد[1].
2- تدريس مجموعه فعاليت هايي منظم و هدفدار است كه منجر به تغيير و ياد گيري شاگرد ميشود. يعني فعاليت هايي بايد از قبل طراحي و برنامهريزي شده باشند و در آنها تعامل وجود داشته باشد[2].
3- تدريس به مجموعه فعاليتهايي اطلاق ميشود كه هدفدار است و آگاهانه صورت ميپذيرد و به گونه اتفاقي يا تصادفي قوام نمي گيرد. فعاليت هايي كه تدريس را موجب ميشوند بر اثر سه ركن اساسي يعني معلم، شاگرد و مواد درسي استوار است[3].
4- تدريس متشكل از فعاليت هايي است كه با فعاليت هاي ذهني و جسمي معلم و شاگرد همراه است و اين فرايند به گونه اي اصولي، مستدل و با بهره گيري از مواد درسي تحقق مي يابد و زمانيكه يكي از سه مؤلفه معلم، شاگرد و مواد درسي نباشد، به جهت به هم خوردن ارتباط بين اين سه عامل، تدريس به وقوع نمي پيوندد[4].
5- فرايند تدريس مجموعه اعمالي است سنجيده، منطقي و پيوسته كه به منظور ارائه درس از طرف معلم صورت ميگيرد[5].
6- منظور از تدريس بوجود آوردن تغييري مناسب در رفتار شاگرد است. به عبارت ديگر تدريس بايد شاگرد را از نقطه نظر كارهايي كه ميتواند انجام دهد تغيير دهد كه اين تغيير معمولاً به توسط معلم انجام مي پذيرد. معلمان براي تحقق اهداف خود از راهبردهاي تدريس بهره مي گيرند، در واقع اغلب اين تمايل وجود دارد كه مسئله تدريس صرفاً به كار گرفتن يك روش ياددهي يكسان براي تمامي موارد تلقي شود. گاهگاهي، آن هم در صورت بودن وقت براي تأثير بيشتر قدري چاشني وسايل كمك آموزشي ديداري شنيداري نيز به آن اضافه ميشود[6].
7- تدريس جريان بهم پيوسته و مرتبطي است كه با طراحي شروع ميشود و با اجرا و ارزشيابي خاتمه مي يابد[7].
8- تدريس فعاليتي است معطوف به پيشرفت دانش آموز در امر يادگيري، به گونه اي كه يگانگي و گنجايش فكري دانش آموز را براي قضاوت مستقل. تأمين مي سازد[8].
2- ابعاد تدريس:
به نظر من ميتوان بعد روشي (فني) را با بعد فناوري تلفيق كرد. چرا كه استفاده يا عدم استفاده و چگونگي استفاده از فناوري به روش تدريس معلم باز مي گردد.
3- سطوح طبقه بندي هدفهاي آموزشي بلوم:[9]
الف) سطوح ياديگري در حيطه شناختي عبارتند از: 1- دانش 2- فهميدن 3- كاربستن 4- تجزيه و تحليل 5- تركيب و 6- ارزشيابي و قضاوت.
ب) در حيطه عاطفي عبارتند از: 1- دريافت و توجه كردن 2- پاسخ دادن 3- ارزش گذاري 4- سازماندهي ارزشها و 5- تبلور ارزشهاي سازمان يافته در شخصيت.
ج) حيطه رواني- حركتي عبارتند از: 1- مشاهده و تقليد 2- اجراي عمل بدون كمك 3- دقت در عمل 4- هماهنگي حركات و 5- عادي شدن عمل (با توجه به توضيحات جزوه فكر ميكنم توضيح نياز نيست.)
4- تعريف يادگيري:
1- يادگيري عبارت است از تغييري كه در توانايي انسان ايجاد ميشود و براي مدتي باقي مي ماند و نمي توان به سادگي آن را به فرايندهاي رشد نسبت داد[10].
2- تغييرات نسبتاً پايدار در رفتار بالقوه فرد بر اثر تجربه يادگيري ناميده ميشود[11]. (سيلگارد و ماركوئيز).
3- يادگيري تغييري است كه بر اثر تجربه يا آموزش در رفتار موجود زنده به وجود ميآيد[12].
4- يادگيري را عموماً كسب اطلاعات، معلومات و مهارتهاي خاص مي دانند. عده اي ديگر يادگيري را انتقال مفاهيم علمي از فردي به فرد ديگر تعريف ميكنند[13].
5- يادگيري عملي پيچيده و نوعي واكنش دروني است كه در پديد آمدن آن فعال بودن شخص مدنظر واقع ميشود و اعمال محركهاي محيطي بدون توجه به انتخاب فرد معنايي ندارد. يا اينكه فقط در يادگيري هاي ساده گزينش دارد.
يادگيري فرايندي جهت دار فعال و وابسته به مهارتها و فعاليتهاي فكري فراگير است.[14]
? تاريخچه:
كشور مالزي در سال 1998 براي اولين بار به عنوان نخستين كشوري بود كه مدارس هوشمند را در نظام آموزش و پرورش راهاندازي كرد و با ارايه الگوي موفق توانست تجربه خود را به ساير كشورها نيز منتقل كند. امروزه علاوه بر مالزي ديگر كشورها نيز براي هوشند كردن مدارس خود اقدام كردهاند كه بطور مثال ميتوان از فرانسه به عنوان كشوري موفق در اين عرصه نام برد.
? تعريف مدارس هوشمند:
اين مدارس جهت ايجاد محيط ياددهي، يادگيري و بهبود نظام مديريتي مدرسه و تربيت دانشآموزان پژوهنده، طراحي شده است. در سيستم مدارس هوشمند، آموزش منحصربه معلم نيست، بلكه محيط ياددهي و يادگيري، كاملاً تعاملي است و دانشآموزان نقش اساسي در آموختن مباحث علمي دارند. در اينگونه مدارس علاوه بر استفاده از امكانات فيزيكي مدرسه و برنامههايي مانند ساير مدارس تلاش دارد تا با تجهيز به امكانات رايانهيي و فناوريهاي مربوطه كنترل و مديريت خود را بر اين اساس مبتني كند و محتواي اكثر دروس را الكترونيكي كرده و ارزشيابي و نظارت سيستم را هوشمند گرداند. در اينگونه مدارس سيستم بر روي كامپيوتر مركزي مدرسه نصب ميشود و با اتصال به تعداد زيادي از خطوط تلفن در طول شبانهروز آماده ارايه خدمات است. اين سيستم امكاني را فراهم ميآورد تا دانشآموزان، اوليا و معلمين و كادر مدرسه در تعامل هميشگي و پويا برنامه خود را به پيش برند. امكان اطلاعرساني صوتي و تصويري، ارتباط با مربيان، ارايه انتقادات و پيشنهادات، پرسش و پاسخ و ساير موارد ضروري از جمله كاركردهاي مدارس هوشمند است. در اين مدارس دانشآموزان با داشتن يك كامپيوتر و يك خط تلفن در منزل هميشه با سيستم مدرسه خود در ارتباط خواهند بود لذا ميتوان گفت مدارس هوشمند هيچوقت تعطيل نخواهند بود. البته لازم است اين نكته يادآوري شود كه مدارس هوشمند آموزش از راه دور ندارند، چرا كه تدريس غيرحضوري و آموزش از طريق شبكه ارتباطي مربوط به مدارس مجازي است كه اميد است با توسعه مدارس هوشمند بستر لازم براي مدارس مجازي نيز فراهم شود. از جمله مهمترين ويژگي هاي مدارس هوشمند اين است كه دانش آموزان با تفكر مستقل و ابراز خلاقيت توانمندي خود را به كار مي گيرند و فضاي حاكم موجب به كارگيري توانمندي هاي مربيان، معلمان و اوليا براي تقويت آموزش و پرورش مي گردد و به طور كلي محيط مدرسه مشوق يادگيري و باعث ايجاد انگيزه و رغبت در مجموعه ميشود. بنابراين در مدارس هوشمند، مسائلي از قبيل افت تحصيلي، ترك تحصيل، گريز و بيزاري از مدرسه در بين دانش آموزان كمتر به چشم ميآيد زيرا حضور در مدرسه براي دانش آموزان شوق انگيز است و در آنجا با حوصله به عمق مطلب آموزشي پي برده و آن را مي فهمند و با زندگي خود مرتبط مي كنند، به علاوه مهارت هايي كه در زندگي به آنها نياز دارند را ياد مي گيرند، از اين رو با ذوق و شوق به مدرسه مي روند و با اكراه آن را ترك ميكنند.
در اين مدارس استفاده از ابزارهاي الكترونيكي، موجب تفهيم بهتر مطالب درسي و صرفه جويي در وقت ميشود و دانش آموزان اين فرصت را دارند كه توانايي ها و قابليت هاي خود را آشكار كنند و به توليد محتوا بپردازند.
? مهمترين اهداف مدارس هوشمند:
افزايش مشاركت عناصر مرتبط با سيستم مدرسه به ويژه اوليا، مربيان و دانش آموزان و فراهم كردن امكان تعامل بيشتر آنان با يكديگر. از طرفي دانش آموزان در چنين مدرسهيي با فناوري الكترونيكي آشنا ميشوند و توانمندي فردي خود را از اين طريق افزايش مي دهند. رشد همه جانبه در اين سيستم يكي ديگر از اهداف موردنظر است چرا كه با تسلط به تمام مجموعه و به ياري سيستم براي رفع آن تلاش ميكنند. ايجاد تنوع و خارج شدن از شيوه يكنواخت و سنتي آموزشي از جمله اهدافي است كه در صورت اجراي دقيق طرح ميتواند بازده كاري را در مدرسه افزايش دهد.
دانش آموز در اين سيستم با اهميت زمان آشنا شده و به خوبي مي آموزند كه چگونه ميتوان در كمترين زمان به خواسته ها و نيازهاي خود از طريق استفاده از فناوري ارتباطي نايل آمد.
? مدارس هوشمند در ايران:
شوراي عالي آموزش و پرورش كشورمان نيز در سال 1380 موضوع مدارس هوشمند را براي نخستين بار مطرح كرد كه با تاييد و تصويب اين شورا مقرر گرديد از سال 81 اين مدارس راه اندازي شوند اما به دلايلي كار متوقف شد تا اينكه با تأمين اعتبار و تصويب مجدد مقرر شده است كه در سال تحصيلي 84-83 طرح مدارس هوشمند در 4 دبيرستان شهر تهران به اجرا گذاشته شود.
موانع موجود بر سر راه مدارس هوشمند عبارتند از:
- باورهاي فرهنگي جامعه، خصوصاً اولياي دانش آموزان.
- مشكل اقتصادي برخي خانواده ها در تأمين حداقل يك دستگاه كامپيوتر.
- سيستم فيزيكي مدارس به گونه ايست كه مجهز نمودن آنها به شبكه رايانه اي بسيار دشوار است.
- عدم آشنايي بسياري از معلمان با اين سيستم و عدم تمايل معلمان با سابقه به آشنايي با آن از طريق آموزش ضمن خدمت.
- بودجه هاي ناچيز مدارس پاسخگو نيست.